حکایت این روزهای مهران مدیری و انتشار عکسهای خصوصیاش در خارج از کشور بسیار خبرساز شده است.
مهران مدیری آرتیست گرانی است، مثل همه آرتیستهای گرانی که با مهمترین شبکههای تلویزیون دنیا همکاری میکنند. مدیری اگر برای هر برنامه "به فرض محال" ۱ میلیارد تومان دستمزد بگیرد، خواستهاش محترم است و مدیران رسانه ملی در صورت صلاحدید میتوانند، مطالبه این چهره محبوب مردمی را برآورده کنند؛ و البته سازمان صداوسیما هم در این بین از یک منطق تجاری و بازرگانی روشن پیروی میکند.
واقعا اگر با انگشتان محاسبهگر سیاسی هم دودوتا چهارتا کنیم، جرم مهران دستمزد بالای اوست؟ نوش جانش! برای چنین سرمایه مردمی که در کوزه احزاب نیفتاد و بیست و اندی سال، مستمر مردم را دلشاد کرده، باید میلیاردها تومان هزینه کرد؛ آنهم در زمانی که رسانههای بیگانه و رقیب ضدایرانی متصل به پولهای کثیف و خونآلود آلسعود، میلیون دلاری برای جذب دستچندمها و ورشکستهها هزینه میکنند.
به کیفیت برنامه یلدایی او اگر توجه کنیم، روی صحنه راه میرود و مردم را در کشاکش فشار سخت اقتصادی با طنازی جانانهاش میخنداند. در شرایط فعلی انتقاد میکند و هم مخاطبش را میخنداند، به عبارت سادهتر اگر به مباحث روانشناسی سیاسی کلان ناخنک نزنیم و این گزارش را ساده به سرمنزل مقصود برسانیم، کاری که مهران مدیری انجام میدهد برای حاکمیت میلیارد میلیارد تومان ارزش دارد تا التهابات اخیر دستکم ساعتی آرام گیرد. برای مدیری همین بس که یک جرثومه سیاسی مثل امیرعباس فخرآور به دلیل ساخت همین برنامههای طنز - به زعم برخی "تکراری"- و شاد کردن مردم، او را علنا تهدید میکند.
اینکه مدیری با همان لحن شیرین که صحبت میکند؛ میلیونها دلار سرمایهگذاری ایران اینترنشنال و امبیسی سعودی و منوتو را دود میکند! و گناه بزرگ مهران مدیری همین خنداندن مردم است. او یک تنه روی صحنه میایستند و با یک جمله، هم مردم را از ته دل میخنداند و هم در ساختارها و کلیشههایی را به چالش میکشد که دهها مقاله و نقد نمیتواند. اساسا این روزها خنداندن مردم گناه بزرگ و نابخشودنی است و تنها باید از بدبختی گفت و سریالهایی ساخت که سراسر سیاهی و تباهی جامعه ایرانی را به تصویر میکشد.
مهران مدیری {همیشه خوش تیپ} گونی بپوشد و روی تخت کثیف بنایی یک حوض برنامه اجرا کند، یا حتی برنامه اجرا نکند و فقط جلوی دوربین بنشیند و در آن زل بزند، دهها میلیون ایرانی را سرگرم و دلشاد میکند.
برخی با دستمایهای دروغین که بعدا توسط مدیران رسانه ملی تکذیب شد، «مدیری» کُشی به راه انداختند، تا این عنصر مردمی و همیشه دوست داشتنی را به سزای اعمالش برسانند.
نکته جالب خودمهمپندارهایی هستند که در این میان سعی میکنند، برنامه مهران مدیری را اروتیک معرفی کنند تا دامنه اتهام زنی به مهران مدیری در یک هفته اخیر افزایش پیدا کند. حالا عکسهایی از مهران مدیری در چند متری خانمی منتشر شده که با نشر آن در فضای مجازی با عنوان اتهامی «دوست دختر مدیری» نشر داده میشود.
تکتک بانوان بازیگری که طی این سالها با مدیری همکاری داشتهاند میتوانند به سلامت اخلاقی مدیری گواهی دهند. او به گواه همکاران بانویی که با او همکاری داشتهاند، شیطنتهای قابل اعتنایی دارد که با تکمیل مثلث او، سیامک انصاری و علیرضا عصار قالب معصومانهای به خود میگیرد. خوشی از این حلقه سه نفره فراتر نمیرود. این تنها خلاف مهران مدیری است، بگو بخندهای صمیمانه با عصار و سیامک انصاری.
در کارنامه مدیری همکاری با هیچ جریانی که در آن پول مشکوک باشد، نمیتوان جستجو کرد. سریال هیولای او به مراتب از برنامه دورهمی، سیلی محکمتری به حلقههای فساد است که پشت دربهای آهنین تصمیمسازی میکنند تا سرمایههای مردم را به یغما برند. "عطسه" و "شوخی کردم"، تولیدات مدیری نگاه انتقادی محکمی به شرایط سیاسی - اجتماعی معاصر دارد. او به هیچ کس باج نداده است و به همین دلیل بیرقیب است.
حال سئوال مهم این است که در عکسهایی که از مدیری منتشر شده - و مربوط به سالهای قبل است-، آیا گزاره غیراخلاقی در رفتار مدیری نمود دارد؟ آیا حضور مدیری در کنار زنی که او را همراهی میکند، اتهام اخلاقی برای او محسوب میشود؟
معاونت سیما در این مقطع با حمایت و قاطعیت بیشتری باید او را به شبکه نسیم بازگرداند، این اتفاق باید درباره رامبد جوان نیز تکرار شود تا شبکه نسیم، محبوب مردم از هنرمندان دوست داشتنی تهی نشود.
در پایان استناد خواهیم کرد به یک گفتوگوی خصوصی با مرحوم خشایار الوند که هیچگاه منتشر نشد.
خشایار الوند در این گفتگو اشاره میکند: مشکل مدیری این است که در کنار هم میخندند، از خوداپوزیسون پنداری متنفر است، اما در لابهلای خندههایش با هر سیاستمداری، حرف مردم را به طرفِ طالب همنشینی، منتقل میکند.
منبع: مشرق
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است