باسم رب الشهداء والصدیقین

وصیت نامه اولین شهید بسیجی منطقه سروستان شهید عبدالله زارع کوهنجانی

الله اکبر ، اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدرسول الله خدا بزرگ است و شهادت میدهم که برای خدا شریکی نیست و گواهی میدهم که محمد رسول خدا ست شکر و سپاس می کنم خدای را که تمام ما را آفرید و زمین را از آن ما کرد و هر چه در روی زمین است . از جانوران گرفته تا کوهها و تمام چیزهای دیگر را در خدمت ما آفرید و به ما چشم و گوش و عضوهای دیگر بدن داد . حالا چونکه خدا ما را آفرید پس ما متعلق به خدا هستیم و همه چیز ما از خداست . پس حالا که ما متعلق به خدا هستیم باید در راه خدا و برای [رضای] خدا خدمت کنیم . خدا را می توان به چند صورت خدمت کرد و بهترین نمونه آن این است که انسان از تمام مادیات چشم بپوشد و حتی از بهترین چیز خودش که همان جانش است در راه خدا مایه بگذارد . باز هم ضرر نخواهد کرد . من حالا 16 سال دارم و اگر چند سال دیگر هم عمر کنم و عمرم به چهل سالگی برسد و همینطور اگر سی سال دیگر هم عمر کنم ، آخرش چی ؟ آخرش باید دست از این زندگی مادی دنیا کشید و رفت حال تا چه کارهایی که نکرده باشی و چه گناهانی که انجام نداده باشی ، پس حالا که اول و آخرش باید رفت ، چرا از راهی که زودتر می شود به خدا رسید نرویم . این مثل این می ماند که یک راهی است دور و دراز با سنگ و لاخهای فراوان و خم و پیچهای زیاد و دیگری راهی است ،‌ نزدیک و هر دوی آنها هم به یک مقصد منتهی می شود . اینک همین مسئله پیش آمده که راه دور و دراز که همان عمر طولانی کردن است ، با آن همه گناهانی که در سر راه داریم . راه دوم که همان راه نزدیک و صاف می باشد که همان شهادت است . حالا این دو راه پیش پای ماست و هر کدام را که خواستیم میتوانیم انتخاب کنیم . ولی باید در نظر داشته باشیم که اول و آخرش باید رفت و همه رفتنی هستیم . همین مسئله برای من پیش آمده و من دیدم که دیگر لازم به فکر کردن نیست و باید راه نزدیک و صاف را انتخاب کرد . یعنی شهادت و من بدون تعلل انتخاب کردم . می روم و در جبهه های جنگ از اسلام عزیز و انقلاب اسلامی ایران دفاع می کنم و با خون خود درخت اسلام را بارور می کنم چونکه اسلام در هر لحظه برای بر جای ماندن احتیاج به خون دارد ، فقط و فقط خون و نه خون هر کس ،‌ خون افراد بزرگی همچون امام حسین (ع) و همینطور شهدای دیگر تا به حال و خون دادن برای اسلام لیاقت زیادی می خواهد . این راهی است که من انتخاب کردم تا به سر منزل مقصود برسم ، چونکه این راه (شهادت ) برای من آسانتر از راه دوم که همانا ادامه دادن راه شهید است می باشد . به گفته معلم شهید :‌ آنان که رفتند کاری کردند حسینی و آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و الا یزیدیند .

از شما می خواهم که تا آخرین لحظه راهم را ادامه دهید که همان دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی ایران است . در آخر برای رهبر عزیز و بزرگوارم امام خمینی آرزوی طول عمر می کنم و از خدا می خواهم تا انقلاب مهدی او را نگهدارد .

عبدالله زارع کوهنجانی