باسم رب الشهداء والصدیقین
اینجانب شهریار علیان فرزند نگهدار ، وصیت نامه خود را با نام خدای بزرگ آغاز می کنم در ابتدا از پدر بزرگوار و مادر گرامی ام طلب مغفرت و آمرزش دارم . پدر مهربانم اگر در این مدت موجب رنجش شما شده ام از شما می خواهم که مرا ببخشید .از شما می خواهم که بعد از شهادت من گریه نکنید ، زیرا من راه خود را انتخاب کرده ام و با رفتن به جبهه و دفاع از خاک کشور اسلامی ام ایران می خواهم به وظیفه انسانی خود عمل کنم . پدر و مادر گرامی از شما می خواهم که در هر شرایطی از زندگی همانند قبل خدا ، قرآن و دین اسلام را فراموش نکنید .
از شما برادرانم می خواهم که به تحصیلات خود ادامه دهید و هرگز خداوند را فراموش نکنید ، پدر و مادر را در انجام کارها یاری کنید و سعی کنید که در آینده فردی مفید برای پدر و مادر و همچنین برای جامعه اسلامی خود باشید . از شما خواهران عزیزم می خواهم حجاب و عفاف خود را حفظ نمایید و فرزندی خوب برای پدر و مادر و همسری مهربان برای شوهر و مادری دلسوز برای فرزندانتان باشید . همواره در زندگی فاطمه زهرا « س » را الگوی خود قرار دهید و همانند او زندگی کنید .
از پسران محل می خواهم که همواره به پدر و مادر خود احترام بگذارید و به آنها کمک کنید . در زندگی از دین اسلام الهام بگیرید و هرگز ارزشهای یک جوان ایرانی و روستایی را از یاد نبرید و رفتار پیامبران و امامان را الگوی خود قرار بدهید و از مد پرستی دوری کنید .
از دختران محل می خواهم که همواره در زندگی از فاطمه زهرا « س» الهام بگیرید و حجاب و منزلت خود را حفظ نمایید و به پدر و مادر خود احترام بگذارید و خدای بزرگ را از یاد نبرید .
از شما مردم کوهنجان می خواهم که همیشه اتحاد و همبستگی خود را حفظ نمایید و در جهت عمران و آبادی محل از هیچ کوششی دریغ نفرمایید و همیشه یار و یاور یکدیگر باشید . خدا را فراموش نکنید و به یکدیگر احترام بگذارید . وهمچنین به جوانان این سرمایه های مملکت احترام گذاشته و آنان را به نماز خواندن و اطاعت از خدا تشویق کنید . از آنها بخواهید که تحصیلات خود را ادامه دهند ، تا فردی مفید برای پدر و مادر و کشور ایران باشند .
از ملت شریف ایران می خواهم که هرگز امام را تنها نگذارید و از این انقلاب به خوبی نگهداری کنید . زیرا این انقلاب اسلامی ما راحت به دست نرسیده است ، بلکه هدیه ای است الهی که با خون هزاران شهید گلگون کفن آبیاری شده است . هرگز نگذارید که بیگانگان در انقلاب نفوذ کنند و آن را از بین ببرند و خون شهیدان عزیز را پایمال کنند . اتحاد و وحدت کلمه خود را حفظ کنید و سر تعظیم در برابر دشمنان کشور فرود نیاورید .
پدر و مادر بزرگوارم لطف و محبت شما را هرگز فراموش نمی کنم و امید وارم که همیشه سر بلند و با عزت زندگی کنید و در آخرت با امامان و پیامبران همنشین باشید .
در پایان از کسانی که مسئول کفن و دفن من می باشند می خواهم که پیکر مرا از چهار راه امامزاده بوسیله دست حمل کنید و هنگامی که به درب منزلمان رسیدید مرا به زمین بگذارید تا خاطرات زمان کودکی خود را به یاد آورم ، تلاش و سخت کوشی پدر و مادرم را به یاد بیاورم و همچنین برای همیشه از خانواده ام خداحافظی کنم و آن وقت تابوت مرا به سوی امامزاده و سپس قبرستان حمل کنید .
به والدینم بگویید که هر مکانی از قبرستان را که دوست داشتند ، انتخاب کنند که مرا در آنجا دفن کنید
در آخر همگی را به خدای بزرگ می سپارم
شهریار علیان 20/7/1359
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است