بنام خدا
زندگی نامه شهید سید غلام حسین حسینی فرزند سید جلیل
در تاریخ پنجم تیر ماه سال 1345 کوهنجان در محله سید ها در چهار راه کوچه اصلی آن محله در خانواده متدین و مذهبی سید جلیل کودکی به دنیا آمد که نام او را غلام حسین گذاشتند.((حقا در طول زندگی و شهادتش غلام امام حسین (ع) بود))روزها سپری می شد و گرمای مهربانی اش دل همه را ذوب می کرد. انجام فرایض و واجبات برنامه اصلی زندگی او بود و در نگاه معصومش معنویت خاصی موج می زد دوران تحصیلات ابتدائی خود در زادگاهش مدرسه شهید حسین اکبری (ساسان قدیم)سپری کرد که بدلیل بیماری پدر بزرگوارش از ادامه تحصیل بازماند و جهت امرار معاش زندگی به یاری پدر شتافت.چون فرزند بزرگ خانواده بود در همکاری باو کوتاهی نکرد .با توجه به رفاقت با شهید عبدا...زارع که همسایه بودند و در فاصله چند روز متولد شده بودند در پیروزی انقلاب راهپیمائی و تظاهرات و پخش اعلامیه و شعار نقش به سزائی داشتند که با شروع جنگ تحمیلی و اعزام رزمندگان به جبهه شهید عبدا...زارع موفق به اعزام به جبهه شد و به فیض شهادت نائل گشتند ولی سید غلامحسین برای اعزام به جبهه بارها تلاش کرد ولی موفق نشد چون دوست صمیمی اش (عبدا...)شهید شده بود این دوری وی را اذیت و ناراحت کرده بود طوری بود که شب و روز بسیج را رها نمی کرد در برنامه های بسیج، کلاسها ،رزمایشها و...حضور مداوم داشت که بالاخره در اسفند ماه سال 1361 موفق به اعزام به جبهه شد و با تعداد زیادی از رزمنگان سروستان به تیپ المهدی اعزام شدند که پس از سپری چندین روز در مقر تیپ (دشت عباس دهلران)گردان او خط پدافند پاسگاه شهر هانی تحویل گرفت که این خط پدافند بدلیل نزدیک بودن به خطوط دشمن تعدادی از دوستانش به شهادت رسانده بودند وی که غم دوری و شهادت عبدا...زارع را داشت جدائی دوستان دیگرش که با هم در گردان مانوس شده بودندبیش از پیش آنرا ناراحت می کرد از جمله شهید خسرو رشیدی از شوریجه و مداوم زمزمه می کرد این افراد اسم می برد شهید شدند ولی من هنوز زنده هستم که سرانجام روز موعود فرا رسید. در تاریخ دهم فروردین سال 1362 یکی از خمپاره های دشمن سفیر و مامور به شهادت رساندن وی بود و با اصابت ترکشهای خود به نارنجک های به کمر بسته و انفجار آنها سید غلام حسین به شهادت رساندند و مانند جد غریبش تکه تکه شد و به آرزوی چندین ساله و پیوستن به دوستان شهیدش رسید.
چهار راه اصلی سید ها محل مقدسی می باشد که سه خانواده شهید چهار شهید تقدیم حضرت ولی امر صاحب الزمان عج نموده ا ند.: شهیدان عبدا... و هاشم زارع – عبدالرسول رضائی- سید غلام حسسین حسینی
1-خصوصیات اخلاقی شهید:
فردی مهربان و رئوف،صبور بود اگر کسی توهین و یا ...به وی می کرد روی خودش نمی آورد،هیچگاه حق دیگران را به نفع خود سلب نمی کرد با همسایگان خوش رفتار و دوست بود و موجب ناراحتی آنان نمی شد و دیگران را به حق همسایه ها سفارش می کرد،ساده می زیست و ساده پوشی را دوست داشت در سلام کردن پیش قدم بود اخلاق نیکو و اسلامی ،شوخ طبع ،شجاع و پر تلاش و خستگی ناپذیر بود در جبهه بین دوستان و همسنگران خود از محبوبیت خاصی بر خوردار بود و همه اورا دوست داشتند در تمام امور با دیگران همکاری می کرد امورات خود را به دیگری وا گذار نمی کرد و خودش انجام می داد در چهره وی حجب و حیا مشهود بود . و بسیار متین و باوقار بودند.
2-اخلاص شهید:
ایثار گر،فداکار و اخلاص واقعی در عمل،رفتار و گفتار و عبادتش بود. اسوه تقوا بود خلوص ایشان باعث شده بود که از هیچ کمکی بـه دیگران دریغ نکند.سید بود و به همین دلیل احترام مـی گذاشت و احترامش هـم نـگه می داشتند و دیگران به وی بی احترامی نمی کردند و همین باعث تقویت قوه جاذبه ی وی شده بود. سعی در جذب دوستان داشت کمتر می شد کسی را از خود دفع کند. امر به معروف و نهی از منکر جزء واجبات دانسته و عمل می کرد.
3-تواضع و فروتنی شهید :
علاقه فراوان به پدرو مادر و اعضای خانواده داشت هیچ وقت آنان را ناراحت نمی کرد واز انجام کارهای سخت شانه خالی نمی کرد به همین خاطر مدرسه را رها کرده و در امر کشاورزی به پدر کمک می کرد بسیار پر تلاش
و فعال بود به بزرگتران احترام می گذاشت و در حق کسی هم بی احترامی نمی کرد با کوچکترها هم برخورد محبت آمیز داشت کسی را اذیت نمی کرد.
4- خصوصیات عرفانی و عبادی شهید:
به ائمه و معصومین ارادت خاصی داشت همواره در نماز جماعت شرکت می کرد و سعی بر اقامه نماز اول وقت داشت. اقامه نماز ،تلاوت قرآن و دعا جزء برنامه روزانه وی بود و دیگران هم به نماز اول وقت و جماعت سفارش می کرد انجام کارهای زیر را جزء عبادت میدانست: یاور محرومین و مستمندان بود و از هیچ کمکی به
زیردستان کوتاهی نمی کرد. از اصحاب مسجد و جزء هیئت عزاداری مسجد بود اوقات فراغت در زندگی وی وجود نداشت در نماز جمعه سروستان شرکت میکرد.
دائم در تلاش و همکاری با مسجد،بسیج و حوزه مقاومت بود روزه و دعای وی ترک نمی شد به هر دلیل که بود روزه می گرفت همچون نماز به دیگران سفارش انجام واجبات می کرد در ساختن منزل بیت العالم همکاری داشت .خدمت به مردم و محرومین دوست می داشت از هر طریق امکان داشت دست نیازمندان می گرفت هدف وی خدمت به اسلام و قرآن بود در وصیت نامه قید نموده است هدف و منظور دیگری نداشت فقط جلب رضایت پروردگار.
5-بی رغبتی شهید به مال و مظاهر دنیوی:
فردی بی تکلف،ساده پوش،ساده زیست و قانع بود برای خدا کار می کرد و درساختن بیت العالم کمک می کرد در جمع آوری کمک های مردمی برای جبهه کوتاهی نمی کرد سخت فعال بود و برای خدمت به انقلاب و پیروزی رزمندگان کار میکرد اصلا به فکر خود و دنیا نبود هرچه بود اخلاص و خدمت چیزی برای دنیای خود
نگذاشته بود.فقط برای آخرت خود ذخیره می کرد. &N wp3B92>nR`Bm36nsp%
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است